غمــگیــنم همــانــنــدِ مــــرد هــــزار چــهــره که میــگفــت: ” نمــی دونــم چــرا تــو زنــدگــیم هِـــی نمــیــشه” .:: اس ام اس دل شکسته و غمناک ۹۲ ::. به من حق بده که میل به خوردن نداشته باشم این بغضها که تو به خورد من میدهی سیر سیرم میکند …
.:: اس ام اس جدید دل شکسته و غمناک ۹۲ ::. قول داد تا آخر دنیا بماند، سر قولش هم ماند، همان روزی که رفت برای من آخر دنیا بود .:: پیامک جدید دل شکسته و غمناک ۹۲ ::. وقتی چاره ای نمی ماند! وقتی فقط میتوانی بگویی هرچه باداباد حتی اگر دل کوه هم داشته باشی گریه ات میگیرد …
.:: پیامک دل شکسته و غمناک ۹۲ ::.
گاهی دلت از سن و سالت می گیرد میخواهی کودک باشی کودک به هر بهانه ای به آغوش غمخواری پناه می برد و آسوده اشک می ریزد بزرگ که باشی باید بغض های زیادی را بی صدا دفن کنی … .:: نوشته های دل شکسته و غمناک ۹۲ ::. در آینه مردی دارد بغض می کند بیایید بغلش کنید پشتش را بمالید به او بگویید همه چیز درست می شود دلش می خواهد کمی دروغ بشنود آینه را پایین تر نصب کنید گمانم دیگر به زانو در آمده .:: جملات دل شکسته و غمناک ۹۲ ::. شهر شاهد مرگ شعر شد وقتی نیامدی شاعرانگی ام شکست .:: جمله های دل شکسته و غمناک ۹۲ ::. حس چوب های مصنوعی شومینه رو دارم میسوزم و تمام نمی شوم . . . .:: استاتوس دل شکسته و غمناک ۹۲ ::. آدمک برفی می دانم سردت است همین حالا جلوی بخاری خود گرمت می کنم اول دست ها بعد شانه، شکم، پا نمی دانم گرمت شده یا نه کجایی آدمک برفی کجایی؟ .:: متن دل شکسته و غمناک ۹۲ ::. برایمـ از بازار یڪ بغض خوب بخر . . . این بغضـے ڪہ من دارم . . ؛ هر روز مـے شڪنـد . . .! .:: دوبیتی دل شکسته و غمناک ۹۲ ::. چه شغل عجیبی ! شروع هفته تو را میبینم باقی هفته به خاموش کردن خود در اتاقم مشغولم .:: مسیج دل شکسته و غمناک ۹۲ ::. من شک دارم به تمامِ روزهایِ بی تو وقتی که تمامِ تقویم ها سراسر تعطیل می شوند و دیگر هیچ انفجارِ بزرگی نویدِ زندگی نمی دهد انگار کرکره ی روزگار با پلک هایِ تو سقوط کرده است…!
.:: دل نوشته های دل شکسته و غمناک ۹۲ ::.
بعد تو ﻳﮧ صداﮮ مزاﺣﻣﮯ هیچ وقت ولمــ نکرد ﻳﮧ صداﮮ مبهمی ڪـﮧ هر دمــ تو گوشم ﻣﮯگفت : … باﺧﺗﮯ .:: دل نوشته های دل شکسته و غمناک ۹۲ ::. قـلـبــم بـویِ کـافــور می دهـد ! شـب بـه شـب در آن مُـرده شـورهـا آرزویـی را غُسـل می دهـنـد و کفـن می کنـنـد .:: دل نوشته های دل شکسته و غمناک ۹۲ ::. بودنت رو به تلخی می کشد نبودنت اما … رو به مرگ…شاید! یاد حرف مادر بزرگ می افتم … ” می دونم تلخه ! اما باید مثل دوا بخوریش! “ .:: دل نوشته های دل شکسته و غمناک ۹۲ ::. شب عشق است و هر کس دست یار خویش می بوسد ، غریبم ، بی کسم ، من دست غم ، غم دست من بوسد . . . .:: دل نوشته های دل شکسته و غمناک ۹۲ ::. غمگینــــــــــــــم…. مثل مرده ای که تـــوان تـــسلی دادنــــ به بـــازمـــانـــدگـــانـــش را نــــدارد . . . .:: دل نوشته های دل شکسته و غمناک ۹۲ ::. مرگ انسان زمانی ست که نه شب بهانه ای برای خوابیدن دارد و نه صبح دلیلی برای بیدار شدن ! .:: دل نوشته های دل شکسته و غمناک ۹۲ ::. خواب دیدم دوباره با همیم ، از خنده بیدار شدم و دیوانه وار به اطراف نگریستم ؛ چشمانم پر از اشک شد ! .:: دل نوشته های دل شکسته و غمناک ۹۲ ::. بـی تو تنهـاییـم را پک می زنم تـا ریـه هایـم زنـدگـی را کـم بیـاورد و شـرعـی ترین خودکـشـی را تجـربـه کنـم ! .:: دل نوشته های دل شکسته و غمناک ۹۲ ::. من که در این جمع گذشتم از هر چه آرزوست دست غم دیگر چه میخواهد از تن تنهای من ؟! .:: دل نوشته های دل شکسته و غمناک ۹۲ ::. ﭼﻴـﺰﻱ ﺷﺒﻴـﻪ ﻣـﻌﺠﺰﻩ ﺍﺳـﺖ ﮐـﻪ ﺷـﺐ هایم ﺑـﻪ” ﺧﻴـﺮ ” ﻣــی ﮔﺬﺭند ﺑــﻲ ﺁﻧﮑﻪ ﮐﺴـی ” ﺷـﺐ ﺑﺨﻴـﺮ ” ﺑﮕﻮﻳـﺪ…! .:: دل نوشته های دل شکسته و غمناک ۹۲ ::. با یک عالمه فاصلـــه از خودم انتظــــار دارم به تو برسم ! از اول هم آرزوهـــــایم محــــال بودند .:: دل نوشته های دل شکسته و غمناک ۹۲ ::. سفر از چشمهای تو محال بود که ممکن شد مرگ که دیگر محال نیست .:: دل نوشته های دل شکسته و غمناک ۹۲ ::. هیچ چیز بیشتر و بدتر از این مغز استخوان آدمو نمی سوزونه که اطرافیانت بهت بگن که اگه دوستت داشت نمیرفت .:: دل نوشته های دل شکسته و غمناک ۹۲ ::. شمعی روشن کردم حوالی ِ همیــــن روزها، که زودتـــــر بیایــــی، میگـــــویند؛ دعـــــایٍ دیوانــــگان هم، مستــــجاب میشود… .:: دل نوشته های دل شکسته و غمناک ۹۲ ::. گفتی تا انگشـت های دستت روبشماری برمیگردم، کجایی کــه ازمردم شهرانگشت گدایی مـیکنم … .:: دل نوشته های دل شکسته و غمناک ۹۲ ::. برای بعضـــی دردهـا نــه میتوان گریــــــه کَــرد نـه میتوان فریــــــاد زد برای بعضـــی دردها فقـــط میتوان نگــــاه کَرد و بی صـــــدا شکست … .:: دل نوشته های دل شکسته و غمناک ۹۲ ::. بی تو مدتـهاستــ کــه کــوچــانــــده ام بـُــغـضـــ هــای بـی آشـیــــانــه را بـــه لـــبخـَــنـدهــــای نــــاشـیـــــانــه..! .:: دل نوشته های دل شکسته و غمناک ۹۲ ::. پشت این بغض، بیدی نشسته، که خیال میکرد با این بادها نمیلرزه . . . .:: دل نوشته های دل شکسته و غمناک ۹۲ ::. چه رابطه ای است بین گلوی تو و چشمان من ؟ تو بغض میکنی ، چشمان من خیس می شوند … .:: دل نوشته های دل شکسته و غمناک ۹۲ ::. چیزیم نیست ، خوبم ! فقط تو را ندارم … .:: دل نوشته های دل شکسته و غمناک ۹۲ ::. آرزویش برای من ، شیرینیش برای دیگری … این است سهم من زندگی ! .:: دل نوشته های دل شکسته و غمناک ۹۲ ::. کـــــاش میشـــــد برگـــــردی و ببینـــــی چشـــــمانـــــم چگونـــــه تقـــــاصِ تمـــــام بیخیالـــــی هایـــــت را پـــــس میدهنـــــد .. ! .:: دل نوشته های دل شکسته و غمناک ۹۲ ::. نیا لطفا ! میدانم می آیی ، لبخند نمیزنی ، میمیرم ! .:: دل نوشته های دل شکسته و غمناک ۹۲ ::. خوانده بود : “زیر باران باید رفت” فکر می کرد : زیر باران باید ، رفت ! .:: دل نوشته های دل شکسته و غمناک ۹۲ ::. باید رفت حتی با ترس ! وقتی مطمئن از ماندن نیستی ، رفتن یقین است … .:: دل نوشته های دل شکسته و غمناک ۹۲ ::. فرق زیادی بین ما نیست تو از درد میگویی و مــن خود دردم .:: دل نوشته های دل شکسته و غمناک ۹۲ ::. آزارم میدهد، فکر اینکه نیستی و نخواهی بود، ولی یادت و فکرت در خاطرم همواره هست . . . .:: دل نوشته های دل شکسته و غمناک ۹۲ ::. وقتی خسته ام وقتی کلافم وقتی دلتنگم بشقاب ها را نمی شکنم شیشه ها را نمی شکنم غرورم را نمی شکنم دلت را نمی شکنم در این دل تنگی ها زورم به تنها چیزی که میرسد این بغض لعنتی است … که میشکنم .:: دل نوشته های دل شکسته و غمناک ۹۲ ::. به یک معتاد نیازمندم جهت کشیدن دردهایم ! .:: دل نوشته های دل شکسته و غمناک ۹۲ ::. می شنوی ؟ دیگر صدای نفسم نمی آید به دار کشیده مرا بغض نبودنت ! .:: دل نوشته های دل شکسته و غمناک ۹۲ ::. یکی بود که اونم رفت … کاش از اول غیر از خدا هیچکس نبود ! .:: دل نوشته های دل شکسته و غمناک ۹۲ ::. دورا دور عاشقت شدم دورا دور نگرانت بودم دورا دور عشق ورزیدم و حال عاشق شدن و عشق ورزیدنت به دیگری را دورا دور می بینم و از همین دورا دور می میرم ! .:: دل نوشته های دل شکسته و غمناک ۹۲ ::. کاش خوشبختی هم مثه مرگ حق بود ! .:: دل نوشته های دل شکسته و غمناک ۹۲ ::. تو دور می شوی و من در همین دور می مانم … پشیمان که شدی برنگرد ، لاشه ی یک دل که دیدن ندارد !
|